Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، برای نوشتن درباره «خانه سبز» هیچ گریزی از فلاش‌بک زدن به سریال «همسران» وجود ندارد.

«خانه سبز» ادامه مسیری بود که بیژن بیرنگ و مسعود رسام به تنهایی و با احتیاط در آن قدم گذاشتند. ساختن مجموعه‌ای درباره روابط زندگی زناشویی تصمیم جسورانه‌ای نبود، ولی رویکرد بیرنگ و رسام با آنچه تا آن زمان ملودرام خانوادگی خوانده می‌شد، همخوانی نداشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«همسران» آن‌قدر در رسیدن به هدفش موفق بود و آن‌قدر بازخورد‌های مثبتی از بینندگان و منتقدان دریافت کرد که سازندگانش برای ساختن مجموعه‌ای مشابه، ولی جسورانه‌تر عزم‌شان را جزم کردند.

«خانه سبز» نتیجه همین تصمیم و اعتماد به نفس بود. این بار حتی ظاهر سریال هم رنگ‌ولعاب غلیظ‌تری داشت. بیژن بیرنگ و مسعود رسام این‌بار تمام توانشان را برای ساخت مجموعه‌ای با ویژگی‌های مطلوبشان به کار گرفته بودند.

یکی از این ویژگی‌ها، خلق شخصیتی محوری و دوست‌داشتنی بود که به شمع محفل اعضای یک یا چند خانواده تبدیل شود. اگر در «همسران»، شوخ‌طبعی و ساده‌دلی فردوس کاویانی او را تبدیل به این عنصر محوری کرده بود، در «خانه سبز» این خسرو شکیبایی بود که با نگاه‌های عمیق و دعوت‌کننده‌اش و بغضی که هرلحظه آماده باریدن بود، دیگران را به سوی خود می‌خواند.

از آنجا که دست بازیگر هم در بداهه‌پردازی بسته نبود، جنس بازی این شخصیت محوری معمولا بر لحن سریال هم تأثیر می‌گذاشت. نتیجه این شد که «همسران» مثل شخصیت کمال (با تأکید بر بازی فردوس کاویانی) صمیمی و مفرح شد و «خانه سبز» متأثر از شخصیت و بازی خسرو شکیبایی عاشقانه و محزون.

جالب اینکه ابتدا قرار بود مهدی هاشمی نقش اصلی این مجموعه را ایفا کند. او توانایی‌اش را در ارائه نقش‌های جدی و طنز نشان داده، ولی اگر امروز تصور هر بازیگری به جای خسرو شکیبایی در خانه سبز دشوار است، به دلیل همان تأثیری است که «خانه سبز» از بازی شکیبایی گرفته بود. البته بیرنگ و رسام از طنز سریال هم غافل نبودند و بخش زیادی از بار خنده‌آفرینی «خانه سبز» را بر دوش رامبد جوان گذاشتند که بازی در دو نقش آن مجموعه را برعهده داشت.

جوان با نقش‌آفرینی در «خانه سبز» به محبوبیتی رسید که فراتر از توان بازی او از اتفاق مهمی در جامعه خبر می‌داد. بخش عمده طرفداران رامبد جوان، نسلی بودند که در نیمه دهه ۷۰ با سلیقه و نگاهی متفاوت از نسل‌های پیش به تدریج قدم به عرصه اجتماع می‌گذاشتند و فرید «خانه سبز» به نوعی نماینده روحیه و سلیقه آن‌ها بود. نمی‌توان به هیچ یک از این ویژگی‌ها، با نگاه ارزش‌گذارانه نگریست.

«خانه سبز» در پی خلق جهان خود بود. اگر هنوز آن را به یاد می‌آوریم و از این خاطره‌بازی لذت می‌بریم، بدین معناست که در خلق این جهان موفق بوده است. جهانی که گاه حتی ارتباط آدم‌هایش به مدد واژگانی برقرار می‌شد که بیرون از آن معنایی نداشت. سازندگان آن مجموعه حتی برای این‌که ماجرای ابتلای رضا به سرطانی کشنده (که با توجه به محبوبیت شکیبایی می‌توانست آزاردهنده هم باشد)، به ورطه تلخی نیفتد، نامی عجیب و طولانی بر آن غده نهادند که باعث شد تلاش‌های اطرافیان برای تلفظ کامل آن به ایجاد لحظاتی خنده‌آور در دل آن داستان غم‌انگیز بینجامد.

حفظ همین لحن بینابین، «خانه سبز» را به مجموعه‌ای با طراوت و در عین حال جدی تبدیل کرد. هنر اصلی بیرنگ و رسام در چینش درست عناصری بود که زیاده‌روی در استفاده از هریک از آن‌ها می‌توانست مجموعه را به سوی طنزی سبک یا ملودرامی اشک‌انگیز سوق دهد. از دیگر ویژگی‌های جهان «خانه سبز» فاصله آشکار آن با واقعیت بود. جهانی که حتی دادگاهش شباهتی به دادگاه‌های واقعی نداشت و گاه تنها بهانه‌ای بود برای ابراز عشق و ردوبدل شدن حرف‌هایی که هیچ شباهتی به بحث‌های قاضی و وکیل نداشتند، ولی حتی چنینی فاصله‌ای با واقعیت (آن هم در یک ملودرام خانوادگی) مخاطب را پس نمی‌زد.

به همین دلیل تلاش برای اثبات ناسازگاری این مجموعه با برخی از تعریف‌های ملودرام راه به جایی نمی‌برد. به یاد بیاوریم که فانتزی، بخشی جدانشدنی از دنیای بیژن بیرنگ و مسعود رسام بود. در «خانه سبز» هم روح پدربزرگ رضا با او سخن می‌گفت. تنها رضا می‌توانست صدایش را بشنود و حتی از دیدن روحی که جایگاهش را ترک کرده یکه نخورد. شاید این‌ها با تعریف‌های ثابت یک ملودرام خانوادگی همخوانی نداشته باشد، ولی از نظر بیژن بیرنگ و مسعود رسام او نه یک روح بلکه یک خاطره بود؛ و یک خاطره چیست جز تصویری که رهایمان نمی‌کند و دوامش به دوام ما گره خورده‌است؟ مهم همین چفت و بست داشتن این عناصر به ظاهر ناسازگار بود.

شاید اکنون که این ایده در ده‌ها کمدی سخیف تلویزیونی و سینمایی دستمالی شده، ثابت کردن ارزش‌ آن دشوار باشد، ولی روزگاری نه چندان دور در تلویزیون این سرزمین، سریالی پخش می‌شد که شخصیت محوری آن با یک روح (یا خاطره) درددل می‌کرد و حتی سر بر شانه‌اش می‌نهاد. روحی که خیلی هم سربه‌راه نبود و وقتی برای کمک به فرزند از تابلویش بیرون می‌آمد، اوضاع را بغرنج‌تر می‌کرد. البته به وقتش شریک تنهایی و غصه‌های او هم می‌شد. آن مجموعه مشتاقان بسیاری داشت و به هیچ عنوان صفت «سخیف» به آن نمی‌چسبید.

تکه‌کلامی که از آن مجموعه سر زبان‌ها افتاده بود، «عاطفه» گفتن‌های مردی بود که جدی‌ترین خط‌ونشانی که در میانه بحث‌وجدل برای همسرش می‌کشید در این جمله خلاصه می‌شد: «می‌خوای قهر کنی قهر کن. ولی حق نداری با من حرف نزنی.» مجموعه‌ای که با جمله‌های به این سادگی دل از طیف گسترده مخاطبانش ربوده بود و موضوعات غریبی نداشت. ازدواج بود و طلاق و مرگ و عشق، ولی همین‌ها را با چنان مهربانی و متانتی به تصویر می‌کشید که چندثانیه بیش‌تر طول نمی‌کشید تا چهره‌های درهم‌رفته‌مان از تماشای گریه‌های مردی بر پشت‌بام خانه و در غار تنهایی‌اش، با دیدن دیوانه‌بازی‌های پسرش از خنده باز شود. برای نوشتن از «خانه سبز» نمی‌توان احساساتی نشد. نمی‌توان از مسعود رسام، داریوش اسدزاده و حمیده خیرآبادی یاد نکرد و دشوارتر اینکه نمی‌توان بر تلاش و تقلا برای استفاده از عبارت «زنده‌یاد» پیش از نام خسرو شکیبایی فائق آمد. برای خاطره‌بازی هم که شده، شاید یادآوری یکی از آخرین دیالوگ‌های شکیبایی در قسمت پایانی «خانه سبز» (آنجا که قرار بود این خانه به دلیل تعریض اتوبان ویران شود) خالی از لطف نباشد. او اندوهگین مقابل خانه‌اش نشسته بود و به خاطره‌هایش می‌اندیشید:

«یک لحظه خانه سبز را دیدم که خاطره شده بود.» همین و تمام.

 

یادداشت از پوریا ذوالفقاری

انتهای پیام/

 

 

 

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: سریال تلویزیونی خانه سبز خسرو شکیبایی مجموعه ای آن مجموعه خانه سبز ویژگی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۳۷۰۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تغییر نام‌هایی که به دل هواداران نمی‌نشیند/ «ریشه» تغییر نمی‌کند

به گزارش خبرنگار مهر، وزارت ورزش و جوانان برای حل مشکل مالکیت باشگاه های اسقلال و پرسپولیس تصمیم به واگذاری عمده سهام این دو باشگاه گرفت تا پس از واگذاری ۹۵ درصدی آنها (۱۰ درصد عرضه اولیه و ۸۵ درصد بلوک سهام) تا آرامش روحی و مالی را برای طرفداران دو تیم پایتخت ایجاد کند.

تیم هایی که هرسال درگیر دریافت مجوز حرفه ای خود برای حضور در رقابت های بین المللی باشگاهی بودند قرار بود نظاره گر پیشرفت اداری، اقتصادی و همچنین جایگاه باشگاه‌داری خود باشند تا شاید رویای خیلی از طرفداران برآورده شود.

واگذاری باشگاه استقلال به هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس در ابتدا خشنودی هواداران این تیم را برای خروج از بحران های متوالی اقتصادی به همراه داشت اما مدیران این مجموعه صنعتی تصمیم گرفتند در نخستین جلسه پسوند «خلیج فارس» را به اسم استقلال اضافه کنند که بنابر اعلام علی عسکری مدیرعامل هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس، این موضوع بر اساس همین سیاست، در راستای حفظ وحدت رویه، سیاست حاکمیت شرکتی و همچنین روز مبارک خلیج فارس، بر اساس تصمیم مالکان جدید تیم محبوب استقلال، صورت گرفت.

بدون شک اضافه شدن واژه «خلیج فارس» در واکنش به برخی تهاجم های فرهنگی و رفتارهای دشمن ستیزانه، پاسخ بسیار قاطعی است که می تواند در ابعاد مختلف فرهنگی مورد ارزیابی هم قرار بگیرد. با این حال تغییر اسم باشگاه هایی که قدمت دیرینه در ورزش کشور دارند می تواند تبعات ذهنی و روحی زیادی را به همراه داشته باشد که کار را برای خریداران کلان آنها سخت تر می کند.

قطعاً حضور هلدینگ های پتروشیمی جنبه‌های مثبت زیادی برای حل و فصل مشکلات مدیریتی استقلال دارد اما ورود به اسم این باشگاه در نخستین جلسه های کاری نشان می دهد دغدغه همچنان باید روی دوش هوادار باشد.

نگاهی به تغییر نام اسامی تیم های بزرگ در فوتبال جهان نشان می دهد که این تغییر کمترین تاثیر را در ساختار برند قدیمی آن باشگاه ها داشته است.

سران چینی باشگاه اینتر پس از خریداری عمده سهام این باشگاه با شایعه های عجیبی در فضای رسانه ای کشور ایتالیا مبنی بر تغییر اسم و برند باشگاه روبرو شدند. گاتزتا و کوریره اسپورت نوشته بودند که در ماه مارس سال ۲۰۲۱ همزمان با رونمایی از لوگوی جدید باشگاه اینتر، نام رسمی این باشگاه نیز از «اف‌سی اینترناتزیوناله میلانو» به «اینترمیلانو» تغییر خواهد کرد، اما در ادامه این موضوع به طور کامل تکذیب شد چرا که مالکان چینی باشگاه اینتر، به هیچ عنوان قصد تغییر نام تاریخی این سازمان را نداشته و نام رسمی باشگاه، اف‌سی اینترناتزیوناله میلانو باقی ماند اما لوگوی باشگاه تغییرات جزیی پیدا کرد که اتفاقاً مورد استقبال هواداران اینتر قرار گرفت.

در این بین البته باشگاه های بزرگی همچون آرسنال، منچسترسیتی و بارسلونا برای احیای ساختارهای خود نظیر ورزشگاه حاضر به پذیرش گزینه های تبلیغاتی شدند. آرسنال ورزشگاهی جدید ساخت و آن را به اسم هواپیمایی امارات اسپانسر اصلی خود گذاشت.

بارسلونا پس از مذاکره با یکی از بزرگترین شرکت های فعال در پلتفرم موسیقی حاضر شد اسم آنها را در کنار اسم ورزشگاه نیوکمپ قرار دهد. پلتفرم محبوب موسیقی لوگوی خود را روی لباس تیم‌های بانوان و مردان بارسلونا از سال ۲۰۲۳ به مدت چهار سال قرار می دهد و همچنین به عنوان بخشی از این قرارداد همکاری، لوگوی اسپاتیفای کنار نام ورزشگاه نوکمپ قرار خواهد گرفت و اکنون این استادیوم با نام Spotify Camp Nou شناخته خواهد شد.

نمونه داخلی در تغییر اسم نیز وجود داشت. به طور مثال باشگاه پرسپولیس در دیماه ۱۳۶۵ تحت پوشش بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی قرار گرفت. بنیاد مستضعفان تصمیم گرفت نام تیم را به «آزادی» تغییر دهد. بازیکنان با این تغییر نام موافق نبودند. در ۲۷ بهمن ۱۳۶۵، نام باشگاه رسماً به «پیروزی» تغییر یافت. اداره کل تربیت بدنی استان تهران در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که «این تغییر نام به پیشنهاد بازیکنان صورت گرفته است. با این وجود، رسانه‌ها و مردم ایران بیشتر نام پرسپولیس را به کار می‌بردند. مدت‌ها بر سر قانونی بودن استفاده از نام پرسپولیس یا پیروزی بحث‌هایی بر سر زبان‌ها بود تا اینکه سرانجام در ۲۲ فروردین ۱۳۹۱، محمد رویانیان، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس، از رأی قطعی دادگاه برای بازگشت برند پرسپولیس خبر داد.

تغییر اسم نه تنها هرگز از سوی هواداران دو آتشه در استادیوم ها بر زبان ها نچرخید بلکه واکنش منفی آنها را از لحاظ روانی به همراه داشت. بدون شک هرگونه تغییر اسمی تنها بازی روانی برای طرفداران یک باشگاه قدیمی به همراه دارد و شاید در موضوع برندینگ هم تبعات منفی خود را به همراه داشته باشد. تیم هایی که حتی هوادارانش نسبت به اسم های کوچک برای اسپانسرینگ روی پیراهن خود هم حساس هستند بدون شک نسبت به تغییر اسم یا اضافه شدن پسوند و پیشوند نیز واکنش نشان خواهند داد.

شاید اگر خریداران جدید سرخابی ها برای استفاده از برندهای خود تصمیمات مهم تری جهت استفاده از فضای بکر ورزش کشور در تبلیغات یا فراهم کردن زیرساخت های مد نظراتخاذ می کردند تاثیرهای مثبت زیادی در بین اهالی فوتبال بگذارد.

حال باید دید آیا تغییر اسم باشگاه استقلال به طور رسمی ثبت خواهد شد یا این باشگاه بدون ایجاد حساسیت برای هواداران فوتبالی به کارش ادامه می دهد.

کد خبر 6092709

دیگر خبرها

  • بدرقه خاطرات قهرمانی را فراموش کرد (عکس)
  • خبر‌های رسانه - ۱۳ اردیبهشت
  • رضاییان: هواداران پرسپولیس در قلب من جا دارند
  • ویدیو/ خاطره‌بازی با معلم‌ها؛ داستان شیرین‌ترین کتک دنیا
  • ساعت پخش زنده بازی ذوب آهن و نساجی مازندران‌ + پخش آنلاین
  • ساعت پخش زنده بازی مس رفسنجان وگل گهر سیرجان‌ + پخش آنلاین
  • ساعت پخش زنده بازی مس رفسنجان وگل گهرسیرجان‌ + پخش آنلاین
  • تغییر نام‌هایی که به دل هواداران نمی‌نشیند/ «ریشه» تغییر نمی‌کند
  • ساعت پخش زنده بازی هوادار و صنعت نفت آبادان‌ + پخش آنلاین
  • احیای خانه های تاریخی با هدف جذب گردشگری در تبریز